امین تارخ برای کدام نقش دلشوره داشت؟
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۲۰۳۱۴
آفتابنیوز :
زمستان ۸۸ که امین تارخ بعد از سالها دوری به صحنه تئاتر بازگشته بود، اسم و رسم بزرگی نه تنها در بازیگری بلکه در معلمی هم داشت، اما او نیز مانند هر بازیگر کاربلدی میدانست که بازی در هر اجرا و همنفس شدن با تماشاگران، چه اندازه پر تاب و تب است.
خبرنگار ایسنا در آن مقطع و چند روزی پیش از اجرای نمایش «گالیله» برای تهیه گزارش تمرین این نمایش با داریوش فرهنگ، کارگردان و بعضی از بازیگران آن از جمله امین تارخ همکلام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از آنجاکه بعد از درگذشت تارخ درباره فعالیتهای او در تئاتر کمتر صحبتی شده است، دریغمان آمد تا این بخش از کارنامه هنری او مغفول بماند.
آنچه پیشرو دارید، بازنشر صحبتهای تارخ درباره بازی در نقش «گالیله» است که بدون هیچ بهانهای و تنها برای بازتاب بخشی از فعالیتهای او در تئاتر منتشر میشود.
امین تارخ یکی دیگر از دانشجویان دوره طلایی دانشکده هنرهای زیبا بود، همان دورانی که دانشجویانی همچون پرویز پورحسینی، مرضیه برومند، سوسن تسلیمی، داریوش فرهنگ، خسرو شکیبایی، مهدی هاشمی، رضا بابک، بهرام شاه محمدلو، رضا کیانیان، سوسن فرخنیا، گلچهره سجادیه و ... نزد استادانی همچون بهرام بیضایی، حمید سمندریان، دکتر محمد کوثر، داود رشیدی و ... مشق تئاتر میکردند.
دانشجویان هنرهای زیبا آنچنان خوش درخشیدند که استادان نه تنها تالار فردوسی دانشکده هنرهای زیبا را برای اجرای آثار دانشجویان خود در اختیار گرفتند بلکه تالار مولوی را هم در محل رستوران دانشکده تاسیس کردند.
در آن مقطع استادان دانشکده، آثاری را با بازی دانشجویانشان روی صحنه میبردند و امین تارخ هم یکی از دانشجویانی بود که در بعضی از نمایشهای استاد خود محمد کوثر روی صحنه رفت.
او در نمایشهایی همچون «زن نیک ایالت سچوان»، «هنری چهارم»، «اتللو»، «لورنزاچیو»، «لازارتی» و ... به ایفای نقش پرداخت و برای بازی در نقش «یاگو» در نمایش «اتللو»، جایزه بازیگری در جشنواره تئاتری پیش از انقلاب را دریافت کرد.
در همان دوران دانشجویی، داریوش فرهنگ با همراهی مهدی هاشمی گروه تئاتر «پیاده» را بنیانگذاری کرد که اعضایی همچون سوسن تسلیمی و گلاب آدینه هم داشت و این گروه نمایشهایی ماندگار را روی صحنه بردند.
امین تارخ و مسعود کرامتی هم این نمایشها را دیده بودند و فرهنگ را کارگردانی شایسته در تئاتر میدانستند که اعتماد هر بازیگری را جلب میکند.
تارخ که سال ۵۸ با بازی در فیلم «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی و با بازی در مجموعه تلویزیون «سربداران» کار محمد علی نجفی وارد حوزه تصویر شد، به دلیل مشغولیت زیاد خود در سینما و تلویزیون، همچون بسیاری بازیگران دیگر، مجال چندانی برای بازی در تئاتر نمییافت. او بعد از انقلاب تنها در نمایشهای «بکت»، «مرگ یزدگرد»، «تنبورنواز»، «شاعر» بازی کرده بود.
سال ۱۳۸۸ داریوش فرهنگ دست به کار اجرای نمایش «گالیله» شد؛ نمایشی که متن آن بر اساس متن درخشان برتولت برشت، بازنویسی شده بود و با متن اصلی تفاوتهایی داشت. او برای نقش «گلیله» امین تارخ را در نظر داشت و بازی در نقش «ساگردو»، دوست گالیله را هم به مسعود کرامتی سپرده بود.
امین تارخ حالا بعد از ۱۲ سال دوری از صحنه قرار بود بار دیگر در نمایشی تازه بازی کند آن هم نقشی در حد و اندازه «گالیله».
او، اما برای بازی در این نقش احساسات عجیب و غریبی داشت؛ احساس مسئولیتی همراه با ترس که در توضیح آن گفته بود: «دلهرهای که دارم به خاطر بازی در نقشی است که شهرت جهانی دارد. هرچند امروز کسی «گالیله» را به صورت فیزیکی ندیده، اما او دانشمند بزرگی در تاریخ علم و ستارهشناسی است که حتی نزد افراد عامی هم محبوبیت دارد. چراکه ۴ قرن پیش عقایدی درست را مطرح کرد و به خاطر آن مقابل سیستمی ایستاد که با عقل و منطق، میانه درستی نداشت؛ بنابراین «گالیله» تنها یک شخصیت علمی نیست، بلکه مردی اهل مبارزه است که به خاطر عقایدش میجنگد. وقتی نقش چنین فردی را که به لحاظ سیاسی و علمی شخصیتی محبوب دارد، بازی میکنی و عموم تماشاگران هم شناخت نسبی از او دارند، بازی در این نقش دلهرهآور است.»
تارخ درباره غیبت طولانی خود در تئاتر گفته بود: «چندین واقعیت وجود دارد. باید شرایط برای ارایه کار خوب فراهم باشد. در سینما و تلویزیون شاید گاهی برای معیشت کار کنیم و برخی کارها را به عنوان کار حرفهای معقولی انجام دهیم، اما با تئاتر نمیتوان تجارت و معیشت کرد. تئاتر به عنوان یک حرفه نمیتواند کفاف نیازهای زندگی امروز را بدهد؛ بنابراین بازیگران آن به سراغ سینما و تلویزیون میروند و گاهی برای خودسازی به تئاتر سر میزنند.»
«گالیله» و «ساگردو» هر دو به دنبال حقیقت بودند. حقیقتی که سزایش مرگ بود. در بروشور نمایش از زبان گالیله آمده بود: «کسی که حقیقت را نمیداند کهنه پرست است و نادان. اما کسی که حقیقت را میداند و آن را دروغ مینامد خیانتکار است... چه شب شومی است... شبی که انسان حقیقت را کشف کند و پردهها برافتد. چه شب شومی است شبی که دریابیم ظلمت سلاح جاهلان است و روشنی نیاز عاقلان! شبی که دریابیم زمین مرکز کائنات نیست و گردشش به دور خورشید یقین است و جز این کهنهپرستی است و حاکمانش بیهوده نگاهبانان دروازههای کهنند..»
حالا امین تارخ یکی دیگر از دانشجویان دانشکده هنرهای زیباست که در کنار استادان و همدانشکدهایهایش همچون حمید سمندریان، داود رشیدی و دکتر محمد کوثر و دیگر همدانشکدهایهایش، پرویز پورحسینی و خسرو شکیبایی در قابی ماندگار شده است.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: امین تارخ فیلم داریوش فرهنگ بازی در نقش امین تارخ نمایش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۲۰۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدردانی از هنرمندانی که چراغ تئاتر را روشن نگه داشتهاند
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، روز گذشته، ۷ فروردین، همزمان با بزرگداشت روز ملی هنرهای نمایشی، هادی مرزبان، هنرمند پیشکسوت بازیگری و کارگردانی، با حضور در تماشاخانه سنگلج و پیش از اجرای نمایش «مجلس بلبشو جور کردن» به کارگردانی فرشید قلیپور، به ذکر خاطراتی از تمرین و اجرای تئاتر پرداخت و کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی نیز از هنرمندان نجیب تئاتر تشکر کرد.
هادی مرزبان در ابتدای این مراسم، ضمن خوشامدگویی به علاقهمندان تئاتر که در تماشاخانه حضور یافته بودند و تبریک روز ملی هنرهای نمایشی، گفت: وقتی یادی از تئاتر میشود، ناخودآگاه به یاد رفتگان آن میافتیم. من حتی معتقدم خودِ تئاتر هم مثل هنرمندانِ رفته است که وقتی تمام میشود، فقط خاطرهای از آن باقی میماند. و این خاصیت تئاتر است که هنری زنده است.
وی درخصوص اولین اجرای خود ار متن اکبر رادی چنین بیان کرد: امروز چون روز جشن است، چند خاطره که ذکر آن باعث میشود خنده به لب تماشاگر بیاید را باید تعریف کنم. نخستین اجرای من از متن اکبر رادی به نمایش «پلکان» در سال ۶۳ برمیگردد که زندهیاد فردوس کاویانی در آنجا نقش شخصیت «بلبل»را بازی میکرد که پلههای ترقی را طی میکرد و در صحنه چهارم این نمایش که در تئاترشهر به صحنه رفت، فردوس کاویانی باید لباس مشکی یک مهندس را به تن میکرد اما وقتی روی صحنه آمد متوجه شدم دکمههای لباس باز است. با هزار ترفند، به بازیگر نقش مقابل، ماموریت دادم بدون اینکه تماشاگر متوجه شود، به فردوس کاویانی این نکته را بفهماند، فردوس کاویانی بعد از اینکه متوجه قضیه شد، رو به تماشاگر شروع به بستن دکمهها کرد که این کار باعث خنده تماشاگر شد. در واقع فردوس کاویانی چنان به دیوار چهارم معتقد بود که خود را روی صحنه بسیار رها و فرو رفته در نقش میدید.
این کارگردان تئاتر که رکورد اجرای بیشترین نمایشنامه از اکبر رادی را در کارنامه دارد، در ادامه به ذکر بخشی از خاطرات خود در مقام بازیگر اشاره کرد و گفت: من در ۲ موقعیت بازیگری روی صحنه، دیالوگ نمایش را فراموش کردم که برای هر بازیگری ممکن است اتفاق بیفتد. یکی در نمایش «رستم و سهراب» به کارگردانی زندهیاد مصطفی اسکویی بود(سال ۱۳۴۷) که نقش شاه سمنگان را بازی میکردم و نمایشنامه، شعر بود. در یک صحنه رو در روی رستم قرار میگرفتم باید این دیالوگ را میگفتم که «تهمتن امین است» اما اسم «تهمتن»را فراموش کردم. به جای این کلمه آهنگ زدم و بقیه دیالوگ را گفتم اما در آنترکت نمایش، رستم دنبال من میدوید که مرا کتک بزند.
مرزبان ادامه داد: موقعیت دوم در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» حمید سمندریان (سال ۱۳۵۱) بود که نقش مقابل اکبر زنجانپور را داشتم. در این نقش نیز یک دیالوگ یادم رفت و شروع به گفتن دیالوگهای بیربط کردم تا دیالوگ اصلی یادم بیاید، ناگهان از پشت صحنه صدای عصبانیت مرحوم سمندریان را شنیدم که میگفت این دیالوگها چیه داری میگی؟ من با شنیدن صدای زندهیاد سمندریان، چنان ترسیدم که دیالوگ اصلی یادم آمد و شنیدم که با خوشحالی میگفت «بله! تشر رفتن کار خودش را کرد».
وی سپس این موارد را جزو بخش شیرین یک اجرا تئاتر برشمرد و گفت: تئاتر، پر از این خاطرات است که از رفتن همکاران و بازیگران آن ناراحت میشویم و سختیهای تمرین و اجرا که پس از گذشت چند سال، به شیرینترین بخش زندگی ما تبدیل میشوند. خصلت تئاتر، گریه و خنده است مثل خودِ زندگی. گروه تئاتر «یاران» به سرپرستی غلامرضا عربی که متشکل از بازیگران نابیناست و آخرین بار نمایش «همه چیز میگذرد، تو نمیگذری» نوشته محمد چرمشیر را در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر به صحنه برده بودند نیز در ادامه این مراسم به صورت جمعی به بازخوانی چند ترانه قدیمی ایرانی پرداختند.
کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی در ادامه ضمن تشکر از هنرمندان تئاتر، گفت: از هنرمندان نجیب تئاتر تشکر میکنم که با وجود همه سختیها چراغ تئاتر را روشن نگه داشتهاند، دست بوس همه این عزیزان هستم و همچنین از شما تماشاگران عزیز که اصلیترین سرمایه تئاتر ما هستید هم تشکر میکنم که در سالنهای تئاتر حضور پیدا میکنید؛ خصوصاَ در این سالن که از قدیمیترین سالنهای اجرای تئاتر کشور است.
در ادامه، پریسا مقتدی، بازیگر تئاتر و مدیر تماشاخانه سنگلج به خواندن یک خط از پیام روز جهانی تئاتر که توسط «یون فوسه»، نمایشنامهنویس شهیر جهان، بسنده کرد و گفت: تنها خط آخر پیام روز جهانی تئاتر را میخوانم که جانِ مطلب را ادا کرده است:؛ جنگ و هنر متضاد یکدیگرند، همانگونه که جنگ و صلح، متضاد یکدیگر هستند. به همین سادگی، هنرِ تئاتر، صلح است.
کد خبر 6063528 فریبرز دارایی